سفارش تبلیغ
صبا ویژن























نگاه نو

      راستش چند وقتیه که از موضوع اصلی مان که بحث شیرین ازدواج و مسائل حول و حوش آن است دور شده ایم.  با توجه به اینکه اکثر خوانندگان وبلاگ از قشر محترم و عزیز مجردین جامعه می باشند امروز  قصد داریم تا کمی در مورد جلسه خواستگاری در ازدواج ( که به شکل سنتی آن وجود دارد)، و به طور کلی راجع صحبت کردن دختر و پسر قبل از ازدواج رسمی که برای آشنایی بیشتر صورت می گیرد صحبت کنم.

      یکی از مهمترین موضوعاتی که معمولاٌ در این نوع جلسات رعایت نمی شود اینست که معمولاٌ  ما برای اینکه از فرد مقابل خود و نیزاحساسات، عواطف و عادت های وی شناخت پیدا کنیم، سئوالاتی را به شکل مستقیم مطرح می کنیم  که این سئوال ها به هیچ وجه در جهت شناخت فرد مذکور به ما کمک نمی کند.     به عنوان نمونه:

   -  آیا تو آدم عصبانی هستی؟

   -  اگر ازدواج کنیم آیا پدر و مادر تو در زندگی ما دخالت می کنند؟

     و سئوالاتی از این دست.

     به نظر شما با توجه به اینکه این سئوالات در ذات خود بار منفی دارد آیا  فرد مقابل ما با حسن نیت با آن برخورد کرده و جواب های واقعی خواهد داد؟

     بهترین شیوه ای که پیشنهاد می شود اینست که ما ابتدا کمی از ویژگیهای عمومی خودمان (البته به شکل واقعی) بگوئیم و سپس بعد از مطرح کردن آن، نظر طرف مقابل را هم راجع به آن جویا شویم.     به عنوان مثال:

  -  من اصولاٌ آدم آرومی هستم و خیلی دیر واکنش نشان می دهم، کلاٌ آدم زیاد عصبانی و پرخاشگری نیستم شما چطور؟

   مسئله مهم دیگر اینکه گاهی اوقات افراد جواب هایی که می دهند کلیشه ای و محدود می باشد. برای رفع این مشکل می توانیم سئوالات مجددی مطرح کنیم.

به عنوان مثال در جواب سئوال بالا شاید طرف مقابل ما بگوید:

 -   من هم همینطور.

   و یا

 -  من هم موافقم.

 در این جور مواقع میتوان با سئوالات جدیدتر از آن فرد توضیح خواست. به عنوان مثال:

-   یعنی شما هم آدم آرومی هستید یا پر تحرک و زودجوش؟

یک نکته ای که نباید فراموش کرد اینکه به هیچ وجه در همان جلسات اول نباید جنبه های خصوصی شخصیت و اطلاعاتی که کاملأ شخصی و خصوصی هست را در اختیار فرد مقابل مان قرار دهیم.زیرا ممکن است از این اطلاعات سوء استفاده شده ویا بعد ها به عنوان نقطه ضعف ما از آن استفاده شود.

با شیوه بالا راحت تر می توان شناخت دقیقی از فرد مقابل پیدا کرد.

                                                                           

                                                                            ادامه دارد..


نوشته شده در یکشنبه 83/12/16ساعت 1:59 عصر توسط محمد مجیدی| نظرات ( ) |