سفارش تبلیغ
صبا ویژن























نگاه نو

سلام

1-       هفته قبل توی اداره گزارش خاصی داشتیم: "زن و شوهر جوانی توی پارک چادر زدند و با نوزاد 20 روزه! شون توی چادر زندگی می کنند، البته در گرمای 42 درجه!" همکاران مددکارمون این گزارش رو تأیید کردند و مقرر شد که برای پیدا کردن محل اسکان با این خانواده همکاری کنند. به دلیل محدودیت اعتبارات! تصمیم گرفته شد تا با یکی از ادارات همکار در بخش حمایتی مکاتبه بشه تا بخشی از کمک ها توسط اونها صورت بگیره. پس از چند روز و بخاطر این که اقدام خاصی صورت نگرفت با مسؤل مربوطه در آن اداره تماس گرفتم و متوجه شدم با وجود اورژانسی بودن این مورد، ظاهرا برنامه خاصی برای کمک به این خانواده  ندارند...

2-       چند روز بعد از این ماجرا، این آقای مسؤل رو توی یکی از برنامه های زنده تلویزیونی ویژه کمک به مستمندان و نیازمندان که جمعیت مردمی زیادی هم اونجا بودند دیدم که با احساسات و هیجان خاصی در باب کمک به مستمندان و نیازمندان صحبت می کرد و از برنامه های خاص اداره متبوع خودش در این خصوص هم سخنانی داشتند و گزارشات  زیادی هم ارائه دادند ( که آدم رو یاد گزارش آگهی تلویزیونی می انداخت!)...

3-       چند  روز بعد از این برنامه متوجه شدم که این آقای نیازمند که در چادر زندگی میکرد از طریق این برنامه تلویزیونی متوجه حضور مسؤلین شده و با حضور در این برنامه و با مراجعه به این مسؤلین  قول و دستور ابلاغ کمک مالی رو از اونها می گیره!!

 *********************

و اما چند نکته:

بر اساس آموزه های دینی ما کمک به نیازمندان باید به شکلی باشه که حرمت و شأن اونها حفظ بشه، نمیدونم چرا این اصل بدیهی و انسانی رو رعایت نمی کنیم.  مگر کم به مردم گفتیم و شنیدیم که حضرت علی (ع) در دل شب و بصورت ناشناس به مستمندان کمک می کردند و اونقدر به این رویه ادامه دادند که پس از شهادتشان مستمندان کوفه  متوجه شدند که این کمک کننده ناشناس حضرت علی می باشد؟

چرا اینقدر میل به رفتارهای نمایشی در ما زیاد شده؟

چرا برای هیجان دادن به برنامه های تلویزیونی، به راحتی افراد نیازمند و مستمند رو توی این برنامه ها نمایش میدیم و با ریختن آبروی اونها  قصد داریم برای خودمون آبرو و اعتبار بخریم؟ ...

بد نیست که سخنان ائمه و بزرگان دینی مان در باب کمک به نیازمندان رو مرور کنیم و به آن عمل کنیم. 


نوشته شده در یکشنبه 91/5/22ساعت 8:16 عصر توسط محمد مجیدی| نظرات ( ) |

سلام

        ظاهرا، آموزش و پرورش قصد داره که از سال جدید تحصیلی، نظام آموزش 6-3-3  و به دنبال آن احیای ششم ابتدایی رو اجرایی کنه. واقعا جای یک سؤال خیلی جدی وجود داره که آیا این اقدامات با پشتوانه فکری و علمی صورت میگیره یا با دلایل خاص و برای رفع مشکلات موقتی؟ (یادم میاد چند سال قبل گفته میشد که برای مقابله با کمبود معلم زبان آموزش زبان انگلیسی رو از سال اول راهنمایی حذف کردند!).

در بررسی نظام آموزشی در یکی دو دهه اخیر مشخص میشه که سیستم آموزشی ابتدایی تا متوسطه ما  تغییرات زیادی داشته که از جمله آنها: ایجاد سیستم ترمی، ایجاد سیستم سالی واحدی، ایجاد دوره پیش دانشگاهی، ارزشیابی توصیفی ابتدایی، حذف و ایجاد مجدد معاونت پرورشی و آخرین نمونه آن هم احیای ششم ابتدایی هست. اینکه ما بر اساس مدل های جدید آموزش، نظام آموزشی خودمون رو تغییر و تطبیق بدهیم چیز بدی نیست اما اعمال تغییرات سریع روی سیستم آموزشی دانش آموزان نه تنها باعث سردرگمی دانش آموزان میشه بلکه باعث نارضایتی مجموعه مربیان آموزشی هم خواهد بود.  

واقعا،  فرزندان ما چه گناهی کردند که باید سوژه ای برای آزمایش این تغیرات گاه و بیگاه باشند؟

 

و اما چند پیشنهاد:

   1-    بازبینی نظام آموزشی در مقاطع زمانی 10 یا 20 ساله و در صورت نیاز تغییر قوانین در سطح کلان و نه با ارائه بخشنامه و آئین نامه.

2-  انجام تغییرات احتمالی،  ابتدا در سطحی محدود و آزمایشی و سپس اجرای عمومی و کشوری آن.

3-  آموزش دقیق و علمی مجریان (با یک همایش و دوره آموزشی یکی دو روزه نمی توان مجریان را توجیه کرد!)    


نوشته شده در سه شنبه 91/5/3ساعت 5:2 عصر توسط محمد مجیدی| نظرات ( ) |

امروز 26 تیر ماه  سالگرد عروج مادر هست.

2 سال در غم و حسرت فقدان مادر...

یادش را گرامی می دارم و با خاطراتش زندگی می کنم ...

روحش شاد...


نوشته شده در دوشنبه 91/4/26ساعت 7:10 عصر توسط محمد مجیدی| نظرات ( ) |

سلام

        اوایل تیرماه برای چند روزی رفته بودم شیراز. بلیط برگشتم به تهران (که اصرار داشتم از شرکت معتبر! ایران ایر باشد) برای ساعت 13:45 روز جمعه 9/4/91 بود. پس از حضور در فرودگاه و معطلی زیاد و با  1.5 ساعت تأخیر، بالاخره در ساعت 15:15 دقیقه با یک هواپیمای ایرباس 300 و با بیش از 280 مسافر به سمت تهران  پرواز کردیم. تقریبا 5 دقیقه پس از برخاستن هواپیما خلبان اعلام کرد که به خاطر یک نقص فنی جزئی! مجبوریم به فرودگاه شیراز برگردیم. پس از نشستن هواپیما، اثاث همراه مسافرین به آنها  تحویل داده شد و مسافرین به یکی از سالنهای فرودگاه منتقل شدند و همچنان تا ساعت ها منتظر پرواز جایگزین. این انتظار و بلاتکلیفی ساعت ها ادامه پیدا کرد و در طی این مدت هیچکدام از مسؤلین فرودگاه و ایران ایر حاضر به پاسخگویی و ارائه توضیح رسمی در این مورد نبودند تا اینکه در ساعت 19 و پس از 5 ساعت بلاتکلیفی از سیستم اطلاع رسانی فرودگاه ضمن معذرت خواهی! از مسافرین اعلام شد که پرواز جایگزین در ساعت 22:30 دقیقه انجام خواهد شد ...

بالاخره پس از انتظاری طولانی و روزی سخت و خسته کننده  و با 9.5 ساعت تأخیر، در ساعت 23:15 (با 45 دقیقه تأخیر نسبت به زمان اعلام شده قبلی ) هواپیما به سمت تهران پرواز کرد.

و اما چند نکته:

1-      چه کسی مسؤل ضرر و زیان ناشی از این تأخیر می باشد؟ (آقای نسبتا مسنی در کنارم نشسته بود که برای ساعت 1:45 بامداد بلیط پرواز به خارج از کشور داشتند که از این پرواز جا ماندند. همچنین تعدادزیادی از مسافرین از پرواز های داخلی خود جا ماندند.

2-      عدم مسؤلیت پذیری مسؤلین شرکت ایران ایر در قبال مسافرین پرواز و عدم ارائه سرویس مناسب به این افراد. مسافرین ساعت ها در فضای راهروی فرودگاه سرگردان بودند و مکان اسکان و استراحت مناسبی بدین منظور در فرودگاه وجود نداشت. همچنین در طی این مدت با ارائه 2 بسته غذایی که معمولا در داخل هواپیما ارائه می شود از مسافرین پذیرایی شد.

3-     پاسخگو نبودن هیچ یک از مسؤلین و کارکنان  شرکت و عدم حضور در بین مسافرین برای ارائه توضیح و حداقل معذرت خواهی از مسافرین. پس از گذشت 5 ساعت گوینده سالن در حالی که اطلاعیه زمان پرواز مجدد را اعلام می کرد، از مسافرین این پرواز معذرت خواهی کردند.

امیدواریم که مسؤلین شرکت های هوایی داخلی همانطور که در مورد قیمت بلیط پرواز ها نگرانی دارند و هر از چند گاهی این قیمت ها را به روز می کنند، کیفیت خدمات و سرویس دهی به مردم را هم به روز کنند!

****************

توضیح: این مطلب رو دو هفته قبل برای چاپ به یکی از سایتهای خبری مستقل!! فرستادم که ظاهرا برای حفظ منافع شرکت هواپیمایی اون رو مناسب چاپ تشخیص ندادند.


نوشته شده در یکشنبه 91/4/25ساعت 11:34 عصر توسط محمد مجیدی| نظرات ( ) |

سلام

    چندی قبل متن زیبایی از طریق ایمیل به دستم رسید راجع به اینکه بعضی از آدمها توی محیط شغلی خودشون و یا بیرون از خانه و توی کوچه و خیابان، ادبیات و رفتارهای محترمانه ای با دیگران  دارند. اما در محیط خانوادگی خودشون و در برخورد با پدر و مادر و همسر و فرزند ادبیات و یا رفتاری تند و نادرست دارند.

به نظر میرسه که این تفاوت رفتار و گفتار آدمها در فضای مجازی به مراتب بیشتر هست. چند وقت قبل دوست بزرگواری توی وبلاگ شون نوشتند که "آدمها توی فضای مجازی  مؤدب تر، مهربانتر، شکیباتر، با ملاحظه تر، خندان تر و...  و حتی خوش تیپ تر! و خوشگلترند!". متأسفانه این موضوع واقعیتی است که در ارتباطات مجازی ما با دیگران وجود داره.

اینکه ما در فضای مجازی رفتار و گفتار رسمی و محترمانه ای با دیگران داشته باشیم خیلی خوبه . ولی به مراتب زیباتر میشه، وقتی که در زندگی حقیقی مون هم این شیوه رو عملی کنیم و با اطرافیان مون مهربان، خوش برخورد، خندان و مثبت تر باشیم...

*******************************

با پدر، مادر، همسر، فرزند، خواهر و برادر و همه کسانی که در زندگی واقعی مان هستند مهربانتر باشیم

 و

 رفتار و گفتاری نیکو داشته باشیم.


نوشته شده در جمعه 91/4/16ساعت 6:48 عصر توسط محمد مجیدی| نظرات ( ) |

<      1   2   3      >