• وبلاگ : نگاه نو
  • يادداشت : داستان سوم ازدواج:
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + منيره 
    سلام
    تولدتون بوده آقاي مجيدي ؟
    والا اينقدر اين بحث ليمو شيرين ازدواج پيچيده است که ترجيح ميدم خواننده باشم تا نظر دهنده ... ادامه مطلب تون رو ميخونم بلکه بالاخره بفهمم .
    اما شناختهاي مجازي بسيار ناقص و در بسياري موارد قدرت تخريبش بيشتر از شناختهاي حقيقي هست ... در هر حال و با هر شيوه اي که آشنايي اوليه صورت بگيره خوبه که قبل از در گير نشدن به حد کفايت عقل ، از درگيري لجام گسيخته ي احساس آگاهانه پيشگيري بشه ... اين پيشنهاد من مثل يک گلوله برف مي مونه در صلات ظهر مرداد .
    ناياب .. شايد .
    و اما بعد
    ممنون از بزرگواري شما و توجه تون و لطف تون که دست و دل بازانه نثارم ميکنيد . اميدوارم شايستگيش رو داشته باشم . نميتونم و نميخوام خوشحاليم رو از اينکه فرموديد نوشته هام تونسته تاثير خوبي روي دريافت هاي شما بگذاره پنهان کنم ... انشا الله که لايق دوستان خوب و خردمندي مثل شما باشم .
    چون بنا نداشتم جواب کامنت دوستان رو تو پست آخرم بنويسم ... اينجا از لطفتون تشکر ميکنم .
    پاسخ

    بله، تولدي ديگر و شروع دهه چهارم! براي من. تا ببينيم چه مي شود.. خوشحال مي شيم که در آينده هم از ديدگاههاي شما استفاده کنيم. مجددا تشکر از لطف شما..