نگاه نو
نمی دانم با داستان فیل در تاریکی آشنایی دارید یا نه؟ مولانا در مثنوی اشاره می کند که فیلی در اتاقی تاریک بود و افراد مختلف وارد اتاق می شدند و هرکس با لمس عضوی از اعضاء بدن فیل تصور خود را از آن موجود بیان می کرد. در حقیقت هر فردی واقیت را آن چیزی که خود تصور می کرد می دانست و برداشت دیگران را نمی پذیرفت. مولانا در جایی به زیبایی اشاره می کند: "هر کسی از ظن خود شد یار من.." گاهی اوقات ما در روابط دوستانه مان و حتی در روابط خانوادگی خود تصور می کنیم که آنچه خودمان اعتقاد داریم واقعیت دارد و با این توجیه به اعتقادات دیگران اهمیتی نمی دهیم وحتی گاهی اوقات آنرا نادیده می گیریم. بد نیست که به این اصل ایمان داشته باشیم که باورهای دیگران اگرچه از دید ما نادرست است اما از دید خودشان درست و با اهمیت است و ما نیز با اهمیت دادن و احترام قائل شدن برای آن می توانیم روابط اجتماعی و بین فردی پایدار تری داشته باشیم در واقع این کار یکی از اصول اساسی برقراری ارتباط مؤثر می باشد. البته این به معنای پذیرش کورکورانه دیدگاههای دیگران نیست، در واقع تفکر انتقادی باعث می شود که ما مرتکب این خطا نشویم. پس بیایید دیگران را هم ببینیم! تا بعد...