سفارش تبلیغ
صبا ویژن























نگاه نو

چند روز قبل خبری بسیار تکان دهنده را شنیدم: «پیمان کودک 35 روزه توسط پدر و مادر 17 و 19 ساله اش مورد آزار جسمی و شکنجه قرار گرفت»

خبر از آن جهت تکان دهنده بود که پیمان فقط 35 روز بیشتر نداشت و تأسف بار تر اینکه پدر و مادرش!! نیز 17 و 19 ساله بودند.

واقعأ مشخص نیست که چرا در این مملکت برای گرفتن یک گواهینامه رانندگی ویا استخدام در فلان اداره و... انواع صلاحیت ها را انسان باید احراز کند ولی برای امر مهمی مثل ازدواج کافی است دو نفر از همدیگر خوششان بیاید و...

تا کی باید تسهیل ازدواج را با سهل انگاری در ازدواج اشتباه بگیریم.

یقینأ تا زمانی که جوانان ما مهارت های لازم برای زندگی مشترک را فرا نگیرند و زندگی مشترک بعضی ها بصورت تفننی باشد، در آینده نیز شاهد مرگ پیمان و پیمان های دیگری خواهیم بود.

ای کاش زمینه ای فراهم می شد تا می توانستیم از پیمان و پیمان ها، که در جای جای این کشور زندگی سختی دارند حمایت کنیم.

در این زمینه نگرانی های دیگری دارم که بعدأ بیشتر خواهم نوشت.

تا بعد...


نوشته شده در دوشنبه 83/9/23ساعت 9:11 صبح توسط محمد مجیدی| نظرات ( ) |

سلام

لابد میپرسید که چرا موضوع ازدواج پرماجرا را ادامه ندادیم.نگران نباشید انشاءا... ادامه می دهیم.

بگذریم،

چند روز قبل به خاطر یک مأموریت اداری چند روزی به اصفهان رفتم. واقعأ شهر زیبایی است، خصوصأ ابنیه تاریخی زیبایی در این شهر قرار دارد که حداقل فایده آن اینست که ما را وا می دارد که کمی بیشتر به فرهنگ ایرانی خود فکر کنیم .البته راجع به موضوع این مأموریت بعدأ بیشتر خواهم نوشت.

در ضمن از این به بعد سعی می کنم داستان های کوتاهی از کتاب نشان لیاقت عشق برایتان نقل کنم، داستان های که باید با تأمل بیشتری آنرا بخوانیم.

در افسانه ها آمده، روزی که خداوند جهان را آفرید، فرشتگان مقرب را به بارگاه خود فرا خواند و از آنها خواست تا برای پنهان کردن راز زندگی پیشنهاد بدهند.

یکی از فرشتگان به پروردگارگفت: خداوندا،آن را در زمین مدفون کن.

فرشته دیگری گفت: آن را در زیر دریاها قرار بده.

و سومی گفت:راز زندگی را در کوهها قرار بده.

ولی خداوند فرمود:اگر من بخواهم به گفته های شما عمل کنم، فقط تعداد کمی از بندگانم قادر خواهند بود آنرا بیابند،در حالی که من می خواهم راز زندگی در دسترس همه بندگانم باشد.

در این هنگام یکی از فرشتگان گفت:فهمیدم کجا، ای خدای مهربان،راز زندگی را در قلب بندگانت قرار بده،زیرا هیچکس به این فکر نمی افتد که برای پیدا کردن آن باید به قلب و درون خودش نگاه کند.

و خداوند این فکر را پسندید.

امید وارم که پسندیده باشید.

تا بعد...


نوشته شده در شنبه 83/9/21ساعت 10:30 صبح توسط محمد مجیدی| نظرات ( ) |

با سلام

      در مطلب گذشته راجع به اشتباهاتی که در فرآیند آشنایی افراد صورت می گیرد صحبت کردیم. آشنایی فرایندی زمان بر است و نیاز به صرف وقت دارد یک آشنایی صحیح با عجله بدست نمی آید.

      یکی از باورهای غلطی که اکثر مردم دارند اینست که فکر می کنند بعد از ازدواج همه چیز به خیر و خوشی تمام خواهد شد و حتی اگر قبل از ازدواج مسائل و مشکلاتی وجود داشته است و رابطه دو طرف ضعیف و غیر صمیمانه باشد نیز ازدواج همه چیز را حل می کند. در صورتی که معمولاً شخصیت افراد بعد از ازدواج نیز همان شخصیت خواهد بود و فرد را به راحتی تغییرات را نخواهد پذیرفت.

      یکی از باورهای غلط دیگر که تقریباً در اکثر فرهنگ ها از جمله فرهنگ ما رواج دارد این است که ما می توانیم با عشق و توجه و تلاش همسر خود را تغییر دهیم، به خصوص خانم ها مستعد پذیرش این باور غلط در زمان آشنایی و ازدواج هستند(قابل توجه افراد عاشق). در صورتی که این مسئله مشکلات خاص خودش را دارد(البته راجع به مسئله شیرین عشق و عاشقی و خصوصیات افراد عاشق مفصلاً صحبت خواهیم کرد.

        بگذریم: یکی از راههای شناسائی فرد مقابل برای ازدواج شناخت خانواده اوست. به عبارتی بهترین شیوه ها برای شناخت فرد مشاهده اوست زمانی که با خانواده اش در تعامل است. نحوه برخورد فرد با اعضاء خانواده و پدر و مادرش شاخصی از رفتار آینده او در یک ارتباط صمیمانه است. نوع برخورد و رفتار فرد در خانواده اطلاعات بسیار زیادی به ما می دهد تا پیش بینی کنیم که بعد از ازدواج این فرد چگونه برخورد خواهد کرد. مثلاً اگر فردی با اعضاء خانواده اش با تعارض فراوان و ضدیت رفتار کند احتمالاٌ همان الگو نیز به رابطه زناشوئی تسری پیدا خواهد کرد. البته بسیاری از افراد اعتقاد دارند که همه توان خود را بکار می گیرند تا الگوهای رفتاری خانواده خود را دوباره ایجاد نکنند اما گفتن این حرفها بسیار راحتتر از به انجام رساندن آنهاست. البته این بدان معنا نیست که انسان قدرت تغییر الگوهای قدیمی یاد گرفته را ندارد بلکه می توان گفت که هر فردی این قدرت را دارد که آنچه را در خانواده یاد گرفته است بشناسد و تغییر دهد.

       بطور کلی می توان گفت که آشنائی در یک تعامل دو نفره به دست نمی آید بلکه ما می توانیم از نظر دیگران، دوستان و والدین برای شناختن بهتر فرد مقابل خود سودجوئیم در نهایت اینکه ما شخصی را که می خواهیم زندگی خود را با او سپری کنیم به خوبی بشناسیم. ازدواج بسیار مهمتر از آن است که به شانس و تصادف واگذار شود. یک ازدواج موفق بی نهایت ارزشمند است و یک ازدواج ناموفق می تواند یک تراژدی واقعی باشد.

درپایان ذکر این نکته را لازم می دانم که به خاطر یکسری مشکلات اداری و مأموریتی که بعدأ راجع به آن بیشتر می نویسم مفق نشدم وبلاگم را به روز کنم.خب این هم یک توجیه دیگه.

تا بعد...


نوشته شده در سه شنبه 83/9/17ساعت 8:54 صبح توسط محمد مجیدی| نظرات ( ) |

سلام

علت اینکه این مطلب عنوان ازدواج پرماجرا را ندارد بخاطر درج این آگهی تبلیغاتی است. چکار کنیم، مدیران وبلاگ که برای ما تبلیغ نمی کنند.

بگذریم 

 موضوع از این قراره که از این به بعد دوستانی که نیاز به مشاوره در زمینه مسائل فردی، تربیتی، ازدواج، خانوادگی و... دارند میتوانند از این وبلاگ به صورت رایگان مشاوره بگیرند.البته موضوعات عمومی در وبلاگ، و موضوعات خصوصی با ارسال به ایمیل جواب داده خواهد شد.

تابعد...


نوشته شده در شنبه 83/8/9ساعت 9:19 صبح توسط محمد مجیدی| نظرات ( ) |

سلام

در مطلب قبلی راجع به این مطلب صحبت کردیم که اولین گام جهت آشنایی دو نفر جذابیت است.اما ممکن است همه ما در فرایند آشنایی که منجر به ازدواج می شود دچار اشتباهاتی شویم.امروز قصد داریم راجع به پنج اشتباه که در آشنایی رخ می دهد(وانصافأ هم اشتباه های بزرگی می باشد) صحبت کنیم:

1)   سؤالات کافی نپرسیم: بسیاری از ما قبل از شروع یک ارتباط حتی به اندازه زمانی که میخواهیم یک دست لباس بخریم سؤال کافی نمی پرسیم.به نظر می رسد دلیل نپرسیدن سؤال این باشد که فکر می کنیم که پرسیدن سؤال جنبه های عاشقانه ارتباط را مخدوش می کند. یا اینکه نمی خواهیم جواب سؤالهای خود را بدانیم و یا مهارت پرسیدن نداریم و یا اینکه می ترسیم متقابلأ از ما نیز همان سؤالات پرسیده شود و به همین دلیل سؤال نمی کنیم.

2)            نشانه های هشدار که حاکی از مشکلات بالقوه هستند را نادیده بگیریم.(مانند مشکلات اخلاقی،استعمال دخانیات،اختلافات خانوادگی و...)

3)            سازش عجولانه و ناپخته را با تفاهم اشتباه بگیریم.

4)            تسلیم کوری شهوانی و گرسنگی جنسی شویم.

5)            ظاهر فرد چه از نظر زیبایی و چه از نظر موقعیت اجتماعی ما را فریب دهد.

در آشنایی اگر خیلی جدی باشیم بسیاری از فرایند های مثبت آشنایی را از بین خواهیم برد و ممکن است به همین دلیل فرد مقابل خود را پیش از اینکه ارتباط دو جانبه ما شانسی برای رشد داشته باشد فراری دهیم.  

تا بعد ...


نوشته شده در چهارشنبه 83/8/6ساعت 9:24 صبح توسط محمد مجیدی| نظرات ( ) |

<   <<   21   22   23      >