سفارش تبلیغ
صبا ویژن























نگاه نو

سلام

    چند روز قبل با خودرو یکی از دوستان از خیابان رد می شدیم که ناگهان با صدایی وحشتناک و تکان زیاد رشته افکار و گفتگوی ما پاره شد.  بله درست متوجه شدید، خودروی ایشان روی یک سرعت گیر (که بعضی از آنها شبیه تپه ای به ارتفاع نیم متر و بیشتر می باشد) رفته بود. جالب اینکه هیچ علامت هشداری که حاکی از وجود این سرعت گیر باشد  ندیدیم.

   با خودم فکر کردم این ابتکاربشر( که با این شکل آن  ظاهرأ ما ایرانی ها مبتکر آن هستیم!)  قصد دارد سلامت جسمی انسانها را تأمین کند، اما چقدر به بهداشت روان آنان توجه دارد.

    خیلی از این مسائل به برنامه ریزان شهری برمی گردد، و جالب است که تصمیمات دیگر این افراد هم بدون توجه به بهداشت روان جامعه صورت می گیرد. در سایر کشورها قبل از اتخاذ تصمیم در مورد یک مسئله شهری ( به عنوان نمونه یکطرفه کردن یک خیابان که از دید ما شاید خیلی بی اهمیت باشد) ابندا شهروندان توجیه می شوند، زمان های محدودی این کار به صورت آزمایشی صورت می گیرد، بازخورد این کار از شهروندان گرفته می شود ، و در نهایت آن تصمیم اجرایی می شود.

    اما شما شاید زیاد با این مسئله برخورد کرده باشید: صبح قرار است به محل کار یا تحصیل تان  بروید، در ابتدای خیابان جلوی شما گرفته می شود و به شما اعلام می گردد که این خیابان از این به بعد یکطرفه می باشد و شما هم باید تغییر مسیر دهید. تصور کنید که این کار علاوه بر گرفتن وقت شهروندان چقدر بهداشت روانی آنان را تحت تأثیر قرار میدهد.

    امیدوارم که برنامه ریزان شهری در کنار این همه هزینه های غیر ضروری که دارند کمی روی عواقب اجتماعی و روانی تصمیمات آنی خود نیز بررسی علمی انجام دهند تا شهروندان کمتر متضرر شوند.

تا بعد...


نوشته شده در سه شنبه 85/4/13ساعت 12:29 عصر توسط محمد مجیدی| نظرات ( ) |

سلام دوستان

در سال جدید اولین باری است که موفق می شوم با شما صحبت کنم. اینکه چرا با این همه تأخیر، بماند که خود جریان  مفصلی دارد.

حالا بگذریم..

راستش از چند وقت قبل به خاطر طرح مهارت های زندگی مشغول مطالعه در این زمینه و اهمیت دوران کودکی بودم که به جملات جالبی در این زمینه برخوردم. شاید برای شما هم جالب باشد:

ü      اگر کودکی در محیط انتقاد بزرگ شود می آموزد که محکوم کند.

ü      اگر کودکی در محیط پر خصومت بزرگ شود، می اموزد که متخاصم باشد.

ü      اگر کودکی در محیط پر از ترس بزرگ شود، می آموزد که بترسد.

ü      اگر کودکی در محیط پر از تمسخر بزرگ شود، می آموزد که خجالت بکشد.

ü      اگر کودذکی در محیط پر از تشویق بزرگ شود، می آموزد که اعتماد کند.

ü      اگر کودکی در محیط پر از تحسین بزرگ شود، می آموزد که تحسین کند.

ü      اگر کودکی در محیط پر از پذیرش بزرگ شود، می آموزد که خود و دیگران را بپذیرد.

واقأ چقدر به رفتارها و تربیت فرزندانمان اهمیت می دهیم.

تا بعد...


نوشته شده در یکشنبه 85/2/24ساعت 12:55 عصر توسط محمد مجیدی| نظرات ( ) |

      زکوی یار می آید نسیم باد نوروزی                از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی

 

    سلام بر همه دوستان عزیز:

    در این واپسین روز های سال 1384 امیدوارم این سال را با موفقیت و احساس رضایت سپری کرده باشید و سال آینده نیز سالی پربار و  همراه با پیروزی و بهروزی برای شما عزیزان باشد.

 در پناه ایزد منان سلامت و پیروز باشید.


نوشته شده در شنبه 84/12/27ساعت 9:27 صبح توسط محمد مجیدی| نظرات ( ) |

سلام

    فردا چهارشنبه آخر سال یا به عبارتی «چهارشنبه سوری» است.  چهارشنبه سوری جزو رسوم ایرانیان باستان بوده است که با هر فلسفه ای با آن برخورد کنیم، خیلی از مردم موافق آن هستند. بماند که بخاطر بعضی از حواشی آن از جمله آلودگی صوتی و ترقه بازی و... خیلی هم مخالف آن م یباشند.

    واقعیت این است که چند سالی با این روز و مراسم آن برخوردی قهری صورت گرفت،  ولی به خاطر مشکلاتی که در نتیجه این دیدگاه بوجود آمد، طی یکی دو سال اخیر سعی شد برخورد مثبت تری با آن صورت بگیرد و حتی شنیده می شود که شهرداری تهران امسال مکان های خاصی را به این امر اختصاص داده است.

    مطمئنأ این اقدام مثبت می تواند جلوی خیلی از مشکلاتی که بعضی افراد برای مردم بوجود می آوردند را بگیرد.

    به نظر شما آیا بهتر نیست که به جای برخورد قهری با این ایام و رسم ها  زمینه را برای اجرای قانونمند و نظام مند آن فراهم کنیم؟

    در این صورت ، مطمئنأ  این اقدام باعث تخلیه هیجانی و روانی افراد به خصوص جوانان شده و زمینه خیلی از اقدامات مجرمانه ای که در این روز صورت می گیرد را از بین خواهد برد.

تا بعد ...


نوشته شده در دوشنبه 84/12/22ساعت 12:41 عصر توسط محمد مجیدی| نظرات ( ) |

سلام

    چند روزی است که مشاوره هایی که دارم بیشتر در مورد مشاوره ازدواج و موضوع ازدواج میباشد. راستش گاهی اوقات با خانم هایی صحبت می کنم که علی رغم سن بالایی که دارند هنوز ازدواج نکرده اند و وقتی علت آن سؤال میشود میگویند: « به مرد جماعت اطمینان و اعتماد نداریم » یک عدهای از این خانم ها با این شرایط(مجرد بودن) خوب کنار آمده و مشکلی ندارند، اما عده ای دیگر به خاطر فشارهای زیادی که از جانب خانواده به آنان وارد می شود و یا در بعضی از نقاط کشور به خاطر اینکه خواهر مجردی دارند که قصد ازدواج دارد، و سایر دلایل فردی؛ خیلی سریع مجبور می شوند که تصمیم به ازدواج بگیرند و ضمن اینکه با فردی که ایده آلشان نیست ازدواج می کنند، پس از مدتی نیز دچار مشکلات شدید فردی و خانوادگی می شوند و بعضأ ازدواج شان منجر به طلاق می شود.

    در مقابل این افراد عده ای دیگر در سنین خیلی پایین به خاطر اینکه با فردی رابطه عاطفی شدیدی دارند به همدیگر وابسته شده و زمین و زمان را به هم می ریزند تا با همدیگر ازدواج کنند. به عنوان نمونه یک مورد مشاوره ای دارم که دختر 15 ساله و پسر 17 ساله وابستگی شدیدی به همدیگر پیدا کرده اند و برای ازدواج به شدت خانواده های همدیگر را تحت فشار قرار می دهند. در صورتی که  آینده این رابطه، اگر منجر به ازدواج شود دقیقأ مشخص است.

    واقعأ چرا ما دائمأ گرفتار افراط و تفریط میشویم، ازدواج شرایطی دارد که اگر این شرایط را فردی داشته باشد می تواند به آن فکر کند و تصمیم به ازدواج بگیرد، در این صورت است که ازدواج موفقی صورت می گیرد که مطمئنأ نه تنها مشکلی ایجاد نمی کند بلکه باعث ارتقاء سلامت روحی افراد خواهد شد.

در مورد شرایط ازدواج موفق باز هم خواهم گفت.

تا بعد...


نوشته شده در پنج شنبه 84/12/18ساعت 9:39 صبح توسط محمد مجیدی| نظرات ( ) |

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >